بیشتر فعالان بازار سرمایه بهخوبی میدانند که سرمایهگذاری در بورس علاوهبر استفاده از منافع آن، به تولید ملی نیز کمک میکند و این کار ارزشمندی است.
هر سهامداری چه حرفهای و چه غیرحرفهای که به بازار مالی وارد میشود باید بداند این بازار نهتنها به اقتصاد کمک میکند و باعث کاهش تورم میشود، بلکه بهترین بازار برای سرمایهگذاریهای کوچک به شمار می آید، آنهم در شرایطی که بازارهای موازی همچون مسکن، طلا و ارز و... جذابیت خود را از دست دادهاند و سرمایهگذاری در آنها ضمن آسیب زدن به اقتصاد کشور، به افزایش تورم هم دامن میزند.
اما در چند روز گذشته در بازار سرمایه شاهد درگیری بین دو طیف فعالان بازار بودیم. نخستین دسته آنهایی بودند که سهام خود را در صفهای خرید بازار نقد کردند و گروه دوم آنهایی بودند که به امید صعود بیشتر بازار در این سهام ماندند. اما یادمان باشد که فعالان بازار این روزها را زیاد دیدهاند و قصه همان پسرک واکسی در بازار شکل گرفت.
«کارینا» یکی از استادان بورس نیویورک در سال ۲۰۰۸ داستانی را تعریف میکند: در یکی از خیابانهای فقیرنشین نیویورک در حال قدم زدن بودم. این عادت فصلی من بود، گاهی کمکهایی به افراد نیازمند میکردم. ناگاه پسرک واکسی را در آن طرف خیابان دیدم، نزد او رفتم تا کفشهایم را واکس بزند. روی صندلی لم داده بودم از پسرک پرسیدم: «درآمدت چطور است؟ راضی هستی؟» پاسخ داد: «بد نیست، خدا را شکر کمی پسانداز دارم. حدود ۵۰۰ دلار که میخواهم همهاش را سهام بخرم تا بیشتر شود. این روزها همه دارند سهام میخرند.» لحظهای به فکر فرورفتم. واکس کفشهایم تقریبا تمام شده بود. ایستادم و یک اسکناس ۱۰۰ دلاری به پسرک دادم. گفت: «آقا من این همه پول خرد ندارم.» لبخندی زدم و گفتم: «بقیهاش مال خودت. فقط قول بده که فعلا سهام نخری و در حالی که نگاهش به رفتن من خشکیده بود از او دور شدم.» فردای آن روز تمام سهام خود را فروختم. و ریزش سنگین سهام از هفته بعد شروع شد و من بسیار خوشحال بودم که توانسته بودم علائم این ریزش را از زبان یک پسرک واکسی دریافت کنم.
قیمت این روزهای بازار سرمایه هم تحت تاثیر پول پسرک واکسی یعنی آخرین پولهایی که ممکن است وارد این بازار شود بالا رفت و نفسهای آخرش را کشید. یکی از نشانههای پایان یک روند صعودی همین است. اینکه مردم عادی بهشدت برای ورود به بازار اشتیاق دارند و احساس میکنند از پول بیشتر جا ماندهاند و رشدهای چشمگیری در آینده، در انتظار آنهاست.
با این حال، با توجه به افت شدید سهمهای کوچک و متوسط در چند روز گذشته، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد بسیاری از نمادها در منطقه اشباع فروش قرار گرفتهاند و شاخص نیز به نقطه حمایت معتبر رسیده و کمکم باید منتظر افزایش تقاضا در این محدوده بود.
سهامدارانی که توانستند قبل از اصلاح بازار خارج شوند یا حجم سهام خود را کاهش دهند، باهوشتر عمل کردند اما بیشتر سهامداران نتوانستند سود خود را ذخیره کنند و حالا از نظر سهامداران جامانده نیز فروش در این منطقه توجیه ندارد و در صورت برگشت احتمالی بازار بدترین اتفاق ممکن خروج در کف قیمتها است.
بنابراین، در بازار سرمایه اگر قصد ورود دارید فکر یکشبه و بدون زحمت و پرداخت هزینه پولدار شدن را از سر به در کنید. اگرچه امکان وقوع یکشبه پولدار شدن هم وجود دارد اما سرمایهگذاری در بورس تنها از راه تحلیل و صبر است که به سرانجام میرسد.
بر اساس همین عوامل، بیشتر کارشناسان و تحلیلگران بازار اذعان دارند که امید هنوز هم در برگشت بازار وجود دارد و با اشاره به گزارشهای ۶ ماهه شرکتها که بیشتر گزارشهای خوبی روانه کدال خواهند کرد، معتقدند در صورتی که مدیران حقوقی و سازمان بورس صنایع پیشرو محور را مورد حمایت قرار دهند شاخص به سمت روند متعادل صعودی خود برمیگردد.
توصیه به سهامداران این است که تا مجامع سال آینده سهامداری کنند و در صفهای فروش، سرمایه خود را نابود نکنند.
فیروزه عسگری - کارشناس بازار سرمایه
نويسنده:
فیروزه عسگری | تاريخ: دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۸ |
لينك به مطلب | ساعت: 13:23 |
سواد رسانهای و تفکر انتقادی...
ما را در سایت سواد رسانهای و تفکر انتقادی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : firoozehaskari بازدید : 108 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:23